نبودن بهتر از بودن
چرا؟
چرا وقتی میخواستی تنهام بزاری اومدی به زندگیم
چرا داغونم کردی گذاشتی رفتی؟
چرا؟
چرا احساس و عشقمو لح میکنی و میزاری میری؟
مگه چه گناهی کرده بودم؟
دیگه خسته شدم
خسته شدم از گریه
خسته شدم از انتظار
از امید واهی از عشق از زندگی از نفسای بیهوده کشیدن بی تو
کاش مردن دست خود آدما بود
کاش میمردم ازاین زندگی لعنتی راحت میشدم
دیگه نمیتونم
نمیتونم ادامه بدم و فقط به یچیز فکرمیکنم
به مردن به اینکه نباشمو راحت شم
یکی ازدوستای گلم گفت:خودکشی واسه آدمای ضعیفه
خب منم بی تو شکستم و ضعیف شدم!!!
پس بهتره نباشم
حداقل اگه نباشم خونوادم و دوستام اذیت نمیشن
بودنم که جز زجر و عذاب برام چیزی نداره
یکی دیگه ازدوستام گفت:ما تنهانیستیم و خدا رو داریم
ولی خداهم از دست من خسته شده
خداهم دیگه منو دوست نداره
پس بهتره دیگه نباشم........

+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 23:34 توسط
|
سلام به همه ی کسایی که به این وب سر میزنن. من شقایق هستم که این وبلاگ رو ساختم تامطالب عاشقان ای توی اون بزنم که همتون از خوندنشون کیف کنین امیدوارم که از این وب خوشتون بیاد راستی نظر یادتون نره آرشیورو هم نگاه کنید مطمئن باشید ضرر نمی کنید